فرق بین ظرفیت های کامل – هوم – سوییچ : https://www.instagram.com/tv/CRtXU9OlaXi/?utm_medium=copy_link < کلیک کنید
نکته : اگر ظرفیت کامل خریداری کردید پس از پرداخت به پشتیبانی پیغام دهید تا برایتان روی اکانت شخصی خودتان فعال کنند .
نکته : اگر ظرفیت هوم و سوییچ خریداری کردید پس از پرداخت و آماده شدن اکانت به ایمیل شما ارسال می شود .
اگر سوال یا مشکلی داشتید به پیج یا صفحه تلگرام پیغام دهید.
تکرار … این کلمه را چندین بار در این نقد خواهید دید. بازی Far Cry 3 زمانی که دو سال پیش عرضه شد، تحولی شگرف را از هر جهتی که بگویید در سری Far Cry ایجاد کرد. یک بازی عظیم، متنوع، زیبا با ضدقهرمانی جذاب و گیم پلی دلچسب که نظر همگان را به سمت خود جلب کرد. از آنجایی که شرکت Ubisoft به این راحتی ها دست از سر IP های موفق خود بر نمی دارد، کافیست که دوباره آن موفقیت قبلی را تکرار کند و سود کلانی به جیب بزند. برای همین، بعد از دو سال ما شاهد Far Cry 4 هستیم. بازی که اصلا تازگی Far Cry 3 را ندارد و هنوز هم برخی مشکلات بازی قبلی را دنبال خود یدک می کشد اما به قدری جذاب است، که خیلی راحت حداقل ۲۰ ساعت را سرگرم آن خواهید بود. با ما در ادامه مطلب همراه باشید تا نگاهی به جدیدترین عنوان در سری Far Cry بیندازیم.
خاکسترهایی که سرنوشت یک مملکت را تغییر داد …
داستان بازی Far Cry 4 در سرزمینی خیالی، میان رشته کوه های هیمالیا و مناطق شرق آسیا، با نام کیرات (تلفظ محلی Kyrat) روایت می شود. سرزمینی که در گذشته خاندان سلطنتی در آن حکمرانی می کردند اما فردی با نام پاگان مین (باز هم تلفظ محلی برای نام Pagan Min)، با به راه انداختن جنگی بزرگ، حکمت آنها را برانداز کرده و خودش را پادشاه می خواند. دیگر خبری از برج های زنگ برای اعلام زمان عبادت نیست، مراسم مذهبی و سنت ها در خفه قان برگزار می شوند و هر جای کیرات که پای می گذارید، نام پاگان به گوش می خورد که دیکتاتوری خود را با مشتی آهنین به راه انداخته. دیگر این سرزمین چیزی نیست که بود و تبدیل شده است به مکانی برای جولان دادن مزدوران، انسان های ستمگر، تولید کنندگان مواد مخدر و غیره. در این میان فردی با نام آجی گاله که خودش را به همه با تلفظ انگلیسی اِی جی گیِل (Ajay Ghale) معرفی می کند پیدایش می شود. پسر مادری که قبلا ساکن این سرزمین بوده اما به خاطر جنگ های داخلی به آمریکا فرار کرده بودند. مادر آجی که با نام Ishwari خطاب می شود، فوت کرده و در آخرین درخواست خود، از آجی خواسته است تا اینکه خاکسترهای او را در جایی با نام Lakshmana پخش کند. برای همین هم آجی به سرزمین Kyrat بازگشته است تا اینکه خواسته مادرش را به حقیقت تبدیل کند. او با یک سری قاچاقچی سعی دارد که وارد Kyrat شود اما اوضاع به همین راحتی پیش نمی رود و پاگان تمامی قاچاقچیان می کشد و آجی را هم به اسارت می گیرد. از همینجا است که ماجراجویی های شما آغاز می شود. می توانید بعد از اینکه کنترل شخصیت خود را به دست گرفتید، در کمتر از ۱۵ دقیقه، یکی از پایان های بازی را تماشا کنید یا اینکه سرکشی کرده و برای فرار و ورود به دنیای زیبا، مرگبار، اسرارآمیز و پر ماجرای کیرات تلاش کنید.
ایده داستانی در Far Cry 4 به نوبه خود جالب است. فردی که برای پخش کردن خاکسترهای مادرش آمده ولی شاید تقدیر این باشد که در کنار نیروهای شورشی Golden Path، دولت پاگان را سر نگنون کند. هر داستانی، شخصیت های خودش را دارد. در Far Cry 4 شما به اندازه Far Cry 3 دائما با دیوانگان سر و کله نمیزنید و مانند آن موقع، در یک سرزمین نا آشنا و کاملا غریب نیستید. پدر آجی، موهان گاله نام دارد، فردی که Golden Path را پایه گذاری کرده اما خودش بنا به دلایل ناشناسی کشته شده. مردم شما را می شناسند و نامتان را صدا می زنند و سلام می کنند، برخی دیگر با دیدن شما خوشحال می شوند، طوری که انگار دوباره موهان بازگشته است. اما اگر بخواهیم شخصیت پردازی این بازی را بررسی کنیم، بایستی گفت که آجی هنوز هم مانند جیسون در Far Cry 3، یک شخصیت خشک، بی روح و بی اراده است که فقط بی چون و چرا دستورات مختلف شخصیت های مثبت بازی را اجرا می کند. در طرف مخالف ما ضد قهرمان محبوب بازی، یعنی پاگان را داریم. فردی که ایفای نقش و صداگذاری او، توسط یکی از اسطوره های بی چون و چرای صنعت بازی های ویدئویی، یعنی تروی بیکر صورت گرفته است. همانطور که از ایشان انتظار می رود، یک نمایش خارق العاده را شاهد هستیم. این موضوع در کنار طراحی جالب و جذاب شخصیت پاگان و استفاده مناسب از ظرفیت های او، همگی ختم به یک شخصیت بی همتا می شوند.
مشکلی که Far Cry 4 در داستان دارد، نحوه روایت و ارائه داستان است. بازی که پایان های مختلفی دارد و در آن انتخاب های گوناگونی را تجربه می کنید اما همگی تقریبا ختم به یک موضوع می شوند و خیلی سوالات بی جواب می مانند. در صورتی که شما ویدوئوهای موجود در دیگر پایان ها را مشاهده نکنید، این مسئله بدتر هم خواهد شد و بیشتر علامت سوال دور خود خواهید داشت. شما در بازی با دو رهبر Golden Path به نام های آمیتا و سابال مواجه می شوید. هر یک دیدگاه های خود را دارند. آمیتا زنی خود مختار و قدرتمند است که می خواهد کیرات پیشرفت کند و از سنت فاصله گیرد تا اینکه بر دشمنان قلبه کند و کشورش آباد شود. سابال از طرف دیگر، مردی شدیدا معقتد به سنت های دیرین کیرات می باشد و همیشه احساسات، جان افراد و سنت ها را اولویت کار خود قرار می دهد برخلاف آمیتا که پیشرفت، پیروزی و برتری اطلاعاتی و تدارکاتی در میدان جنگ را سرلوحه خود قرار داده. شما دائما با این دو نفر سر دو راهی قرار خواهید گرفت که کدامیک بهتر حرف میزنند و طرز انجام ماموریت به توصیه کدامیک، نتایج بهتری دارد. این یک انقلاب همگانی است اما آجی به تنهایی تمامی ماموریت های Golden Path را تک و تنها انجام می دهد و زمانی هم که به آخر کار می رسید تا نتایج انتخاب های خود را بین دو رهبر مذکور مشاهده کنید، هیچ اتفاق خاصی نمی افتد و همان صحنه هایی را شاهد هستید که از اول بازی هم مشخص بود!
داستان Far Cry 4، با توجه به پایان هایی که موجود است، یک تجربه شخصی می باشد و خودتان باید انتخاب کنید اما انتظار تاثیر گذاری انتخاب ها را در حد یک بازی نقش آفرینی هیچ وقت نداشته باشید چرا که اصلا اینطور نیست. این داستان ایده جالبی دارد اما خیلی بهتر بود که روایتی مناسب تر را سازندگان برای آن در نظر می گرفتند و شلختگی فعلی را نداشت.
وسعت بی حد و اندازه اما اکثرا تکراری…
یک بازی جهان باز، بایستی انقدر تنوع و امکانات مختلف داشته باشد که برای ساعت ها، شما را مجاب به گردش در آن کند. بگذارید ببینیم Far Cry 4 چه چیزهایی دارد: یک سرزمین وسیع، زیبا و باز (موجود است) – حیات وحش طبیعی و بکر (موجود است) – انواع اقسام سلاح های مختلف برای کارهای متفاوت و سلیقه های گوناگون (موجود است) – یک عالمه آیتم های مختلف برای جمع آوری (موجود است) – کلی ماموریت فرعی (موجود است). همانطور که میبینید واقعا Far Cry 4 عظیم است. کیرات فقط یک زمین بازی خالی نیست که بعد از یک ربع گردش، حوصله شما سر برود. تعداد فعالیت ها، مکان های دیدنی و کارهایی که می توانید انجام دهید تمام نشدنی هستند. گیم پلی Far Cry 4 از جهات زیادی مشابه Far Cry 3 است. هنوز هم تا بازی شروع می شود، به شکار و کسب پول می پردازید و در ادامه به سراغ تسخیر Outpost و آزاد سازی برج های مخابراتی می روید. برخی اسلحه ها جدید هستند، یک سری فعالیت ها تازگی دارند و با چندتا حیوان جدید هم درگیر خواهید شد منتهی هسته هنوز همان است. سیستم تیر اندازی با توجه به شخصیت ما (که یک کماندو یا سرباز کارکشته مثل قهرمان های سری Call of Duty نیست) و موضوع بازی، کند است و نمی توانید بی هوا به دل دشمن بزنید و بایستی تشکیلات مناسب را همیشه همراه خود داشته باشید. حال در این میان یک سری ارتقاهایی که صورت می گیرد، عملکرد شما را بهبود خواهند بخشید مانند سرعت پر کردن خشاب اسلحه ها اما، باز هم مانند قبل سلامتی شما تا میزان محدودی پر خواهد شد و بایستی مدیریت کامل بر روی مهمات و سرنگ های سلامتی خود داشته باشید تا اینکه وسط میدان جنگ، کورکورانه به اطراف حرکت نکنید و دائما طی لحظات زمان بر و حساس، با چوب درخت گلوله را از دست خود بیرون بکشید بلکه تنها یک خط به سلامتی شما افزوده شود.
گیم پلی Far Cry 4 چیز جدیدی نسبت به Far Cry 3 برای ارائه ندارد و تکراری است اما جای شکرش باقیست، که هنوز همان گیم پلی بسیار خوب Far Cry 3 را هم داریم و پس رفتی در این قسمت صورت نگرفته. البته اینطور هم نیست که بگوییم دیگر حتی یک چیز هم اضافه نشده است. هلی کوپترهای کوچک تنوع جالبی به بازی داده اند و لذت سوار شدن بر آنها و تیر اندازی از آسمان، با حضور یک دوست دیگر، لذت خاص خودش را دارد یا اینکه مثلا شما می توانید یاد بگیرید چطور سوار یک فیل شوید و دشمنان را با ضربه ای مهلک به اطراف پرتاب کنید. یکی از بهترین جنبه های گیم پلی، محیط بازی می باشد. علاوه بر طبیعت دست نخورده و بسیار زیبای همیشگی، شما اینبار به رشته کوه های هیمالیا هم سفرهایی خواهید داشت. در این مناطق دید دشمن محدود می شود، تنفس سخت است و باید ماسک اکسیژن پیدا کنید و ناگهان پلنگ های وحشی و دسته گرگ ها به سمت شما حمله ور می شوند. این محیط ها هر چند خیلی به آن صورت هم باز نیستند و زیاد به این قسمت سر نخواهید زد، اما همچنان حس یک مبارزه، در هوایی که نمی شود تنفس کرد و چشم نمی تواند دیگران را تشخیص دهد منحصر به فرد است.
شاید جالب ترین بخش Far Cry 4، سفرهای شما به سرزمین شانگری – لا باشد. شما در این سفر ها، که کمتر از ۶ عدد هم هستند، در نقش فردی به نام کالیانگ قرار خواهید گرفت و یکی از افسانه های مشهور کیرات را که زبان به زبان نقل می شود، شخصا تجربه خواهید کرد. کالیانگ جنگجوی کیرات در قرون باسطان می باشد که از سوی پادشاه خود مامور شده، تا اینکه سرزمین بهشتی شانگری – لا را کشف کند و سر از اسرار آن در آورد. شما به این سرزمین میرسید و مشکلی هم نیست اما چند قدم که بر میدارید، متوجه حضور شیاطین خبیثی می شوید که قصد نابودی این دنیای زیبا را دارند. روایت داستانی که در این بخش صورتی می گیرد، گیم پلی آن و محیط بازی همگی دوست داشتنی، چشم نواز و سرگرم کننده هستند. انگار دارید Far Cry Blood Dragon را تجربه می کنید فقط در سطحی کوچکتر و خطی تر. وگرنه باز هم دنیای این بازی به کلی دستخوش تغییر می شود.
گیم پلی هر چند تمامی خصلت های خوب بازی قبلی را حفظ کرده ، اما باز هم همان مشکلات قبلی را هم به دنبال خود دارد و سعی در رفع آنها نکرده است. هوش مصنوعی دشمنان هنوز هم ضعیف و حتی نامتعادل است و باگ ها هم زیادند. برگ ها در کاپوت خودرو فرو می روند، مردم نیروهای خودی را زیر ماشین له می کنند، یک عقاب لحظه ای سر جای خود قفل شده و نمی داند که پرواز کند یا حمله، دشمنان فقط دیوانه وار بدون هیچ گونه فکری حمله می کنند و غیره. چرا باید انقدر گیم پلی این دو Far Cry لذت بخش و بزرگ باشد اما با ارائه چنین صحنه هایی، مصنوعی جلوه کنند؟ این موارد دیگر در کمکاری سازنده ها فقط تعریف می شوند.
بخش تک نفره تنها قسمتی نیست که Far Cry 4 از آن بهره می برد. اگر دوست دارید می توانید یکی از دوستان خود را برای تجربه بازی به صورت co-op دعوت کنید. در این صورت، همراه شما در ظاهر Hurk پیدا می شود و با هم می توانید ماموریت های مختلفی را تجربه کنید. بخش چند نفره نیز بسیار لذت بخش کار شده. بازی شما را به دو گروه تقسیم می کند. گروه اول متشکل از یک سری سرباز های شکارچی (Hunter) است که در مراحل اصلی هم به عنوان نیروهای ویژه پاگان دیده می شوند. این گروه با تیر و کمان شلیک می کنند، تلپورت دارند، حیوانات را احظار می کنند و سرعت بالایی را در کار خود دارند. از طرف دیگر نیروهای Golden Path هستند. سربازان شورشی عادی که دسترسی کامل به سلاح های مرگبار در اقسام کلاس ها دارند. آنها هیچ گونه قدرت ماورالطبیعه ای ندارند اما تماما به زور و سلاح های قدرتمند خود متوسل می شوند. تجربه این بخش برای افرادی که بنا به هر دلیلی دنبال یک تجربه جدید در Far Cry 4 هستند توصیه می شود.
ترانه های دلنشین، مناظری دلنشین …
در یک کلام، گرافیک، موسیقی و صداگذاری های ایجاد شده برای Far Cry 4 عالی هستند. محیط بازی بسیار زیبا و زنده کار شده است و کاملا طبیعی جلوه می کند. مناطق جنوبی حالت جنگلی دارد و بسیار سبز هستند اما زمانی که به شمال می روید، کمی برف از آسمان میبارد، درختان رنگ و چهره یک اقلیم سرد را به خود گرفته اند و رنگ بندی محیط از سبز به قرمز تغییر می کند. همه چیز فقط جنگل نیست و محیط های مختلف، از نظر طراحی هنری هم عالی هستند. صخره های بلند، مقبره های مختلف، مجسمه های غول پیکر همگی زیبا جلوه می کنند. از طرف دیگر شانگری – لا هم که به کنار زیرا طراحی به کار رفته در آن، به کلی دنیای دیگری را به نمایش می گذارد. دنیایی که مجسمه های آن، زمانی که نزدیک می شوید ناگهان شما را تماشا می کنند و یا آبشارها عوض اینکه از بالا به پایین سرازیر باشند، یک مسیر برعکس را طی می کنند.
خوشبختانه از جهات فنی هم Far Cry 4 خیلی مشکل ساز نیست. بله هنوز هم مانند Far Cry 3 علف هایی رو میبینید که عوض رویش روی صخره، روی هوا هستند یا موقع رانندگی، بازی دچار لگ خواهد شد اما عملکرد کلی خوب است. از طرفی گرافیک Far Cry 4 تغییر بنیادینی نسبت به Far Cry 3 ندارد. هر چند همین مناظر هم به نظر من به اندازه کافی زیبا هستند و گرافیک بیش از حد، فقط بازی را سنگین می می کند. این مسئله برای متقاضیان نسخه PC هم خبر خوبی است و شما می توانید با اکثر سیستم ها این بازی را تجربه کنید همانطور که این نگارنده با یک سیستم ساده ۵ سال پیش خیلی راحت با عملکردی مطلوب بازی را تجربه کرد!
این همه از گرافیک، گیم پلی و برخی شخصیت ها تمجید کردیم اما چنین بازی بزرگ و دوست داشتنی، بدون صداگذاری خوب، بی روح جلوه خواهد کرد. باز هم خوشخبتانه چنین بخشی عالی کار شده. تمجید از کار تروی بیکر که دیگر واقعا عادی است و جای سوالی نیست اما شخصیت های دیگر هم، صرف نظر از ضعفی که در پردازش به اونها صورت گرفته، صداهای خوبی دارند و با لهجه محلی مناسبی صحبت می کنند. بر خلاف دیگر ساخته Ubisoft یعنی Assassin’s Creed Unity که در پاریس جریان دارد اما همه لهجه بریتیش داشتند! موسیقی تنوع خوبی دارند. اواخر بازی دو آهنگ خارق العاده پخش می شود، در حین مبارزات موسیقی تشنج آمیز است و در زمان گردش و نبود هیچ گونه تهدیدی، موسیقی های آرامش بخش و بعضا آسیایی بی نظیری را خواهید شنید.
کلام آخر …
Far Cry 4 همانطور که در تیتر نقد هم گفتم، تکرار یک فرمول موفق است. بازی که جوانب احتیاط را را رعایت کرده و تلاشی را برای ارائه چیزهای بیش از حد تازه در پیش نمی گیرد و به همین خاطر هم تکراری می ماند. اما نکته جالب توجه اینجاست: چرا وقتی یک فرمول موفق، باز هم با ظاهری جدید تکرار شده و هنوز هم لذت بخش است آن را تجربه نکنیم؟Far Cry 4 مشکلاتی دارد و ابدا نمیگذارد که این بازی عالی جلوه کند، منتهی به قدری لذت بخش است که تجربه آن شدیدا به همگان توصیه می شود.